لوازم یدکی آوانته

لوازم یدکی آوانته . خرید لوازم یدکی آوانته . فروش لوازم یدکی آوانته . قیمت لوازم یدکی آوانته . قطعات آوانته . قیمت لوازم یدکی آوانته

لوازم یدکی آوانته

لوازم یدکی آوانته . خرید لوازم یدکی آوانته . فروش لوازم یدکی آوانته . قیمت لوازم یدکی آوانته . قطعات آوانته . قیمت لوازم یدکی آوانته

رقبای خودرو پژو 407

نمونه های زیادی از ارسال ناموفق ماشین های مختلف به کشور ما وجود دارد. محصولاتی مانند چری ویانا ، هافی لوبو ، سیناد و غیره که حتی در بازار محدود و غیر رقابتی ما نیز نمی توانستند با موفقیت حضور پیدا کنند و خیلی زود از حافظه ناپدید شدند. خوب ، می توانید بگویید که بیشتر این اتومبیل ها درست بودند و من با شما موافقم! اما در عین حال ، نام های جالبی وجود دارد که از پتانسیل های زیادی در بازار برخوردار هستند ، اما در کمال تعجب و شکست آنها به دلیل عدم مدیریت صحیح است. خودروهای مشهور مانند سوزوکی کیراشی ، سیتروئن C5 ، هوندا سیویک و غیره نمونه هایی از این موارد هستند که هر کدام به دلایلی از این سرنوشت تلخ رنج می برند. peugeot407 یکی از این شکستهاست. خودرویی با طراحی قابل قبول ، سواری خوب و امکانات عالی (در مقایسه با زمان تحویل) که تنها برای موفقیت به یک قیمت مناسب نیاز داشت ، اما کارشناسان ایرانی خودرو بدون توجه به سلیقه بازار و محبوبیت مختلف آن ، برند نیوبورن کت را در بین خود معرفی کردند مارک ها در بین ایرانی ها و رقبا و تجسم در زندگی اتومبیل های بزرگتر ، قوی تر و پر طرفدار تر مانند هیوندای سوناتا و در نتیجه دیدید!
امروز به یکی از بازماندگان این گربه افتخار می رسیم تا دریابیم که آیا عدم موفقیت این مدل در کشور فقط به دلیل قیمت گذاری نامناسب و بدنام برند پژو در کشور "به دلیل تولید افراد آر دی -لایک !" است یا اینکه این ضرر عمیق تر شده است. دلایلی راجع به این دلیل ، پس از بروزرسانی ها در اتو بانک با ما همراه باشید.
طراحی بدنه
پژو 407 در آن زمان از طراحی زیبا و خاصی برخوردار بود و با بیرون کشیدن چراغهای جلو و جلو شیشه جلو ، بسیار مدرن تر از مدل های 406 قبلی (که شبیه پژو پارس ما بود) به نظر می رسید.

لوگوی بزرگ پژو ، ورودی هوای سپر بزرگ ، شکل برجسته هود و حتی محل قرارگیری آینه های جانبی ، ظاهری اسپرت و جوان به خودرو می بخشد ، در حالی که اندازه بزرگ و شکوه نسبی این خودرو نشانگر استفاده خانوادگی آن است. علاوه بر این ، خطوط بدنه عمومی با اصالت خانوادگی پژو مطابقت دارد و حتی در زوایای خاصی نیز شباهت بین شکل دوربین 407 و یک محصول کوچک شبیه به 206 وجود دارد.

قسمت آخر سعی دارد حسی شبیه به یک کوپه اسپرت با چراغهای تیره ، یک سپر ورزشی و یک شکل بال را در بالای جعبه به بیننده بدهد. می توان گفت که طراحی این قسمت تا حدودی مغایر با بینی خودرو است. نکته دیگر اینکه کشش بیش از حد سپر جلو در مشخصات خودرو کمی عجیب به نظر می رسد ، اما این موضوع سلیقه ای است.
خلاصه اینکه ، 407 در آن زمان طراحی منحصر به فردی داشت و هنوز هم بعد از این همه سال زیبا و متفاوت به نظر می رسد. اما در هر صورت ، نباید فراموش کنیم که در طول تولید 407 اتومبیل زیبا از جمله هیوندا سوناتا یا نیسان ماکسیما در بازار داخلی حضور داشتند که این مسئله شرایط را برای میهمان فرانسوی ما پیچیده کرد.
طراحی داخلی
وقتی وارد سالن می شویم با یک فضای راحت و صمیمی روبرو می شویم که علی رغم اینکه به نظر نمی رسد در سال 2019 مد باشد اما با توجه به قدمت خودرو به راحتی نمره قابل قبولی کسب می کند. البته ، سادگی فرمان و دریچه های تهویه جوانه های سلیقه شما ، در عین حال می تواند بر پژو تأکید کند و در برخی از جزئیات عدم کار را مقصر دانست ، یا بگوید کابین خودرو فضای بین اسپرت و کلاسیک را سردرگم می کند. به طور کلی اما فضای داخلی peugeot407 احساس خوبی دارد و کیفیت قابل قبول از مواد مورد استفاده و همچنین ارگونومی خوب صندلی ها و گزینه های مناسب باعث می شود فضای داخلی تا حدی مجلل شود. صندلی عقب نیز در وضعیت خوبی قرار دارد. البته به دلیل طولانی بودن بدنه و فاصله نسبتاً زیاد بین محورها ، انتظار داشتیم ردیابی بیشتری داشته باشیم ، اما حتی اکنون می توانیم یک حساب کاربری خانوادگی را در پژو 407 باز کنیم. علاوه بر این ، اندازه صحیح محفظه چمدان سفر را آسان می کند.
نکته مثبت دیگر در این بخش ، طراحی متفکر لولا درب صندوق عقب است که فضای داخل صندوق عقب را به خود اختصاص نمی دهد و در نتیجه ، هنگام نگاه کردن به صندوق عقب ، با مشکل ضربه زدن به لولا درها با ابزار مواجه نمی شویم.

گزینه های بهداشت و ایمنی
شاید این روزها ، وقتی دوستان رادارهای مختلف ، سیستم های پارکینگ ، قفسه های هوشمند و غیره را نشان می دهند ، لیست کارکردهای پژو 407 بسیار خوشایند نیست. اما جالب است که توجه داشته باشید که این محصول پژو یکی از محبوب ترین گزینه ها در بازار داخلی بود در آن زمان ، با گزینه های جذاب مانند چراغهای جلو اتوماتیک ، یک برف پاک کن هوشمند ، یک آینه مرکزی الکتروکروم ، آینه های تاشو برقی ، سنسورهای پارکینگ جلو و عقب. کروز کنترل ، تهویه مطبوع اتوماتیک با دو کانال و دریچه جداگانه برای صندلی عقب و غیره اطمینان از رفاه راننده و مسافران.
بخش ایمنی مجهز به تجهیزاتی مانند ترمزهای ABS وEBD ، سیستم ترمز ثانویه EBA ، سیستم کنترل کشش و پایداری هوشمند ، 6 کیسه هوا و غیره است که حتی با برخی از محصولات مدرن ما مانند سراتو سایپا قابل مقایسه است که غایب این ESP است! آنها خوب به نظر می رسند. این اتومبیل همچنین هر پنج ستاره یورو-NCAP را در سال 2004 برنده شد. ستارگانی که شاید از استانداردهای دقیق امروزی قابل اعتماد نباشند ، اما هنوز هم از ایمنی خوب پژو 407 خبر می دهند.برای درک بهتر ، شایان ذکر است که نسل قدیمی هیوندای سوناتا در سال 2006 تنها چهار ستاره از همین موسسه دریافت کرده بود.
نیروگاه و سیستم انتقال نیرو
یکی از بزرگترین ضعف های پژو 407 احتمالاً این است که شما باید زیر آن را جستجو کنید. جایی که موتور دو لیتری جوی در 143 اسب بخار امتیاز دارد گشتاور 200 نیوتن متر متناسب است و خیلی از رقبا قیمت آن را نمی گوید. البته اگر به آمارهای رسمی شتاب از 0 تا 100 کیلومتر در ساعت ، گیربکس و مدل اتوماتیک که به ترتیب اعداد 9.1 و 10.5 ثانیه را نشان می دهیم نگاه کنیم متوجه می شویم که راندمان کلی خودرو چندان بد نیست. و اینکه پژو با وجود وزن کم ، توانست به گشتاور خوبی برسد. برای دستیابی به شتاب قابل قبول.
اما واقعیت این است که در آن زمان در بازار بسیاری از 407 رقیب قیمت با موتورهای بزرگتر فروخته می شدند و در نتیجه جای خالی مدل 6 سیلندر مدل 407 بسیار مورد توجه بود.
علاوه بر این ، قدرت نیمه اتوماتیک پژو 407 بیشتر با مدل گیربکس ارتباط دارد و در مدل اتوماتیک گیربکس 4 سرعته و فاصله نسبتاً زیاد بین نسبت ها ، شتاب و کلاچ در سطح متوسط ​​است.
بنابراین ، به طور خلاصه ، قدرت و قابلیت های حرکتی مدل 407 برای اندازه موتور و استفاده از خودروی خانوادگی کافی است ، اما نیازهای شتاب دهنده و علاقه مندان به سرعت را برآورده نمی کنید.

بررسی فنی خودرو میتسوبیشی پاجرو اسپرت

در این مقاله ، ما از نظر فنی میتسوبیشی پاجرو اسپرت GLX2018 را مرور می کنیم.
تقریباً چهار دهه از ظهور نسل اول میتسوبیشی پاژرو می گذرد و با گذشت سالها ، پاجرو به عنوان شاسی ورزشی شناخته شده است و از قابلیت های خارج از جاده قابل قبول در بین رانندگان ژاپنی برخوردار است. پاجرو در نظرسنجی های مختلف از نظر صاحبان موفق شد به طور متوسط ​​بسیار خوب امتیاز کسب کند. به همین دلیل است که میتسوبیشی هر ساله بهترین مدل ها را ارائه می دهد.
در این مقاله ، با در نظر گرفتنGLX پاجرو اسپرت به عنوان ارزانترین نسخه از این مدل خودرو از سال 2018 ، ما به بررسی دقیق تر تمام ویژگی های مثبت و منفی این خودرو خواهیم پرداخت. میتسوبیشی سعی کرد بهترین مدل ها و گزینه ها را در مدل های پاجرو 2018 به مشتریان ارائه دهد 2018. مدل پایه 2018 مجهز به چرخ های 18 اینچی ، فناوری برخورد تصادفی ، کروز کنترل تطبیقی ​​، فضای داخلی خودرو زیبا و چندین خروجی استاندارد برای شارژ وسایل برقی است. ویژگی های جدید نسخه پاجرو اسپرت با قیمت 45.500 دلار ، میتسوبیشی را فراتر از قدرتمندتر سوق داده است ، اما تویوتا فورتونGX با قیمت 42.590 دلار هنوز هم انتخاب بهتری نسبت به پاجرو اسپرتGLX است.
پاجرو اسپرتGLX از همان پیشرانه و گیربکس به عنوان نسخه گران قیمت تر استفاده می کند. قدرت این موتور 2.4 لیتری چهار سیلندر دیزل مجهز به توربوشارژر 181 اسب بخار است. و حداکثر گشتاور 430 نیوتن متر است. این اتومبیل مجهز به گیربکس اتوماتیک 8 سرعته است و قابلیت تنظیم توزیع گشتاور و قفل دیفرانسیل مرکزی را دارد ، اما فناوری قفل دیفرانسیل عقب برای این منظور طراحی نشده است. پاجرو اسپرتGLX دارای دو ردیف صندلی است.
با داشتن چرخ های استاندارد 18 اینچی برای نسخه اصلی ، ظاهر کروم شبیه نسخه هایGLXبا سایر نسخه های گرانتر خانواده پاجرو اسپرت است ، نسخه اصلی با نسخه های دیگر متفاوت است. اگرچه این خودرو مجهز به فناوری ها و کارکردهای مختلفی است ، اما فاقد چراغهای جلو ، برف پاک کن اتوماتیک ، پیاده رو و چراغهای جلو اتوماتیک است. یک آینه عقب اتومبیل ، دوربین عقب ، سنسور پارکینگ ، دکمه استارت و ورود بدون کلید در خودرو از دیگر مشخصات مشترک نسخه اصلی و نسخه های گران قیمت تر پاجرو اسپرت 2018 است. اگرچه مدل پاجرو اسپرت 2018 تقریباً یکسان است ، اما داخلی در نسخه اصلی ساخته شده است. از پارچه ساخته شده است ، تنظیمات صندلی کاملاً دستی است و هیچ سیستم ناوبری ماهواره ای خاصی ذکر نشده است.

پاجرو اسپرت بر اساس میتسوبیشی تریتون ساخته شده است ، اما در مدل 2018 کاملاً از جد خود فاصله دارد و اوج این بلوغ و استقلال را می توان در طراحی فرمان ، کنسول میانی و بخش مرکزی مشاهده کرد. با این حال ، هنوز هم شباهتی بین پاجرو و ترایتون وجود دارد. ارتفاع صندلی در پاجرو اسپرت زیاد است که باعث می شود سقف خودرو کمی کوتاه شود.

فضای داخلی پاجرو اسپرتGLX نه خیلی بزرگ است و نه بد. همه چیز از کیفیت قابل قبولی برخوردار است و همین باعث می شود نشستن در این خودرو لذت بخش باشد. با این حال ، مواردی وجود دارد که انتظار می رود در مدل های آینده بهبود یابد. این موارد شامل دکمه های قرمز تار در دکمه ها ، خالی بودن دکمه های متعدد به دلیل حذف گزینه های مختلف و همچنین طراحی بسیار ضعیف دکمه های آسانسور شیشه ای است. طراحی و چیدمان سوییچ ها نیز چندان خوشایند نیست و در کمال تعجب ، هنوز پاجرو اسپرتGLX به یک کیلومتر شمار دیجیتال مجهز نیست.
صفحه نمایش لمسی 7 اینچی در این خودرو به همان اندازه ای که باید باشد نیست. رابط کاربری اشتباه ، کیفیت پایین صدا و مشکل در تنظیم صدا - همه اینها معایب اصلی سیستم سرگرمی پاجرو اسپرتGLX است. همانطور که قبلاً نیز اشاره شد ، این خودرو مجهز به سیستم ناوبری ماهواره ای نیست که خبر بدی برای علاقمندان به ماجراجویی است. دوربین دید عقب خودرو به خوبی کار می کند ، اما برای کنترل بهتر گیربکس اتومبیل ، بهتر است آن را مستقیماً در دو حالت نصب کنید.
پاجرو اسپرت به عنوان یک شاسی بزرگ شناخته می شود ، اما شاسی مدل مدل 2018 باریک است و بیشتر شبیه به یک شاسی متوسط ​​است. اندازه داخلی این خودرو می تواند پنج سرنشین را در خود جای دهد و صندلی مخصوص صندلی دوم نیز قابل قبول است. برای راحتی مسافران ، دستگیره ها روی قفسه های A و B سوار شده اند تا در حین ماجراهای در فضای باز تعادل نسبی خود را حفظ کنند. نکته عجیب در فضای داخلی خودرو ، خروجی هوا به پشت بام در صندوق عقب است. در ردیف دوم فقط یک خروجی برای هوا در سقف وجود دارد و در پشت کنسول مرکزی هیچ خروجی هوا برای سرنشینان عقب وجود ندارد ، درعوض چهار خروجی USB ، یک خروجی 12 ولت و یک خروجی 220 ولت / 150 وات وجود دارد. در این بخش یک ورودی HDMI ارائه می شود. صندوق چمدان پاجرو اسپرت بسیار جادار است ، اما صندلی های ردیف دوم به پایین سقوط می کنند و فضای بار را به یک باورنکردنی 1624 لیتری افزایش می دهند و قادر به حمل بارهای بسیار بزرگ و بزرگ هستند. در محفظه چمدان های این خودرو یک خروجی 12 ولت دیگری وجود دارد که علاوه بر این دارای نگهدارنده شیشه و قطعات برای تقویت بار است.
موتور دیزلی 2.4 لیتری این خودرو با سرعت کم ، بین 1000 تا 2000 دور در دقیقه ، کمی مبهوت است ، اما در کل این یک شاهکار واقعی است. گیربکس 8 سرعته اتومبیل برای گیربکس به خوبی تنظیم شده است و تنها اشکال آن ضربات جزئی در هنگام جابجایی به پارکینگ و معکوس است. طبق گفته میتسوبیشی ، کل مصرف پاجرو اسپرتGLX هشت لیتر در 100 کیلومتر است. اما برای کنترل عطش این خودرو ، شتاب دهنده باید کاملاً فرسوده باشد.
بر اساس آزمایشات انجام شده بر روی قابلیت های خارج از جاده این خودرو ، پاجرو اسپرتGLX را می توان به عنوان خودروی دارای چرخ محوری طولانی با قابلیت های خارج از جاده شدید ارائه کرد. ضربه گیر و فاصله از کف ماشین تا کف تقریباً به شما اجازه می دهد تا به هر مکانی بروید. این خودرو مجهز به سیستم تعلیق سه نقطه ای است که با سهولت بیشتری می تواند وزن این غول 2 تنی را در هر شرایطی تحمل کند و آن را در شرایط مختلف کنترل کند. اگرچه ممکن است این تخته سنگ ایده آل برای سوار شدن به مسیرهای استاندارد نباشد ، اما آزمایشات جاده ای نشان داده است که پاجرو اسپرت همچنین راحتی مسافر را در جاده های لغزنده فراهم می کند. البته شما نمی توانید انتظار داشته باشید که این ماشین به یک ماشین لوکس خیابانی تبدیل شود. به عنوان مثال ، اعتصابات ناشی از ضربات شدید ، افزایش سرعت یا دور شدن ناگهانی تا حدی به محفظه مسافر منتقل می شود.

آشنایی با دو خودرو کیا ریو و هیوندا ورنا

کیاموترز ، یکی از قدیمی ترین خودروسازان کره جنوبی ، پس از فروش 51 درصد از سهام به پای هیوندا در سال 1998 به شرکت های فرعی هیوندا اضافه شد و فصل جدیدی در محصولات این شرکت ظاهر شد. از آن زمان تاکنون تأثیر این همکاری در طراحی و طبقه بندی محصولات این دو شرکت مشاهده شده است. در این مقاله ، دو مورد از این محصولات را در یک شرکت کره ای مقایسه می کنیم که پس از این انتقال سهم ، در کلاس خود با یکدیگر شریک و رقیب شدند و در ایران نیز در ابتدای عرضه ، آنها یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین خودروهای ایران بودند. ، کیا ریو و هیوندای اکسنت یاverna.
هیوندا اکسنت که با نام ورنا نیز شناخته می شود ، 23 سال در خط تولید هیوندای است و نسل پنجم نیز اخیراً توسط هیوندای معرفی شده است. هیوندا اکسنت، پدر مشهور اکسنت نیز مدت کوتاهی در ایران بود ، تا اینکه در سال 1994 اکسل را با هیوندا اکسنت جایگزین کرد و از مجموعه ای بسیار گسترده تر در بازارهای جهانی برخوردار بود. در آن زمان ، اکسنت با طراحی و آیرودینامیک متنوع ، جایگزینی مناسب برای اکسل بود و در کلاس خود سرآمد بود.
در این مقاله ، نسل اول کیا ریو و نسل دوم هیوندا اکسنت را با هم مقایسه می کنیم که هنوز هم در رده سدان های کوچک در بازار ایران برای بسیاری از افراد موجود در بازار ایران در دسترس است.
کیا ریو با پشتیبانی سایپا که از سال 2005 اقدام به ساخت آن می کند ، بازار ایران را در بازار ایران داشت که با هیوندای ورنا تفاوت دارد ، اما در این مقایسه ما به دنبال خودرویی با گیربکس اتوماتیک ریو هستیم. کیا ریو اتوماتیک نه تنها در مدل شتاب خود ناکام ماند بلکه از لحاظ فروش از ورنا نیز پیشی گرفت. تفنگ کیا ریو از نظر مشخصات کمی با مدل های انتقال آن تفاوت داشت که می توان آن را کیسه هوا راننده ، چراغهای جلو برقی و موارد دیگر نامید. البته سایپا در چند سال گذشته پس از انتشار ، ویژگی هایی مانند ترمزهای ABS را به خودرو اضافه کرده است.
طراحی بیرونی
مقایسه ظاهر دو طرف شاید دشوارترین بخش برای مقایسه این دو خودرو باشد ، زیرا آنها ویژگی های یکسانی دارند و طراحی قدیمی و کسل کننده در خودروهای بازار جدید مشهود است. هیوندای از خطوط تیز و زاویه ای در طراحی ورنا استفاده می کند ، چراغهای جلو کمی بلند و کمی بالاتر از هود است که در چراغهای عقب و نمای عقب کاملاً قابل مشاهده است. چراغ های روشنایی عمودی هستند و به خوبی طراحی شده اند. در سپر عقب یک کشویی مستطیلی کاملاً ساده قرار دارد که بهتر است ، زیرا طراحی عقب باعث شده خودرو کمی تار شود.

از طرف دیگر کیا برای طراحی ریو از خطوط منحنی و خمیده استفاده می کند و یک تخم به اصطلاح تخم مرغ است. از جلو می بینید که این دو اتومبیل دقیقاً دارای مشخصات یکسان و بیشترین شباهت ها در این منطقه هستند. اما از نظر نمای عقب ، کیا ریو از نمای مدرن ورنا نسبتاً متقارن با چراغهای نسبتاً بزرگ برخوردار است که به سمت بالهای عقب امتداد دارد ، به همراه یک جفت چراغ مه در سپر عقب. در حالی که نمای بیرونی کاملاً سلیقه ای است و طراحی هر دو خودرو مطمئناً در مقایسه با اتومبیل های مدرن خسته کننده است ، اما کیا ریو کمی بهتر از ورنا به نظر می رسد.
داخلی و امکانات
در داخل ، ریو و ورنا بسیار شبیه به هم هستند و تقریباً عملکرد مشابهی دارند و طراحی داخلی و رنگ ها تقریباً مشابه هستند. کیفیت مصالح به کار رفته در ساخت داشبورد این دو خودرو نیز در همان سطح قرار دارد ، به طوری که تفاوت چندانی در فضای داخلی این دو خودرو مشاهده نمی کنید.

فضای داخلی کیا ریو چندان جذاب نیست ، شاید به دلیل عدم وجود برخی عملکردها و حذف آن توسط سازنده خودرو ، به عنوان مثال کیسه هوا دانشجویی برداشته شود و به جای آن یک کنسول کوچک اضافه شود که البته کاربردی و زیبایی ندارد. و کیفیت پلاستیک مورد استفاده تفاوت چندانی با پراید ندارد! نبود کارکردهای اساسی به حدی است که حتی فرمان نیز برای راننده قابل تنظیم نیست و فقط برای تنظیم صندلی فقط چند حالت ساده وجود دارد. البته در قسمت عقب فضای کافی برای مسافران وجود دارد.

اکسنت از طرف دیگر دارای داشبورد جذاب تری است زیرا داشبورد ورنا برخلاف ریو ، خطوط و گوشه های شکسته ای ندارد که فضای داخلی ورنا را روشن تر می کند. ویژگی های داخلیHyundaivena کمی بزرگتر از کیا ریو است ، به عنوان مثال ، دو کیسه هوا مسافر جلو و ترمزهای ABS و EBD برای امنیت بیشتر وجود دارد و احساس ریو را کاملاً خالی می کند. صندلی مخصوص ساق پا برای مسافران عقب ورنا به اندازه ریو مناسب است.
به طور کلی ، این دو خودرو از نظر داخلی تفاوت چندانی ندارند و ورنا تنها از نظر طراحی و امکانات از نظر کمی برتر است.
مشخصات و لذت رانندگی
در این بخش چیز خاصی برای گفتن یا مقایسه وجود ندارد ، زیرا هر دو از یک موتور چهار سیلندر 1500 سی سی تغذیه می شوند. ببینید ، هر دو موتور بسیار شبیه به هم هستند و فقط ریو چندین اسب بخار تولید می کند که چنین اثر قابل توجهی ندارد. از نظر وزن ، کیا ریو حدود 100 کیلوگرم از ورنا سنگین تر است و این باعث افزایش بیشتر سرعت ورنا می شودHyundaiverna تقریباً 1010 کیلوگرم وزن دارد و کاملاً با گیربکس و گیربکس اتوماتیک سازگار است. گیربکس 4 سرعته اتوماتیک در هر دو خودرو یکسان است و گیربکس از نظر گیربکس همخوانی زیادی دارد. یکی از ویژگی های این گیربکس آور درایو است که در آن زمان مشکل اصلی بود. آور درایو یک ویژگی مفید است که برای کاهش سرعت موتور در سرعت های بالا مورد استفاده قرار می گیرد ، بنابراین اگر این گیربکس با سرعت 80 کیلومتر در ساعت در 4000 دور در دقیقه کار کند ، آور درایو سرعت موتور را به عنوان دنده پنجم مجازی کاهش می دهد. به 2000 دور در دقیقه کاهش می یابد ، مصرف سوخت کاهش می یابد ، سر و صدای موتور کاهش می یابد و سایش کاهش می یابد.
نتیجه گیری
از همان ابتدای مقاله تأکید کردیم که در بیشتر موارد این دو اتومبیل مشابه هستند ، بنابراین نتیجه گیری و انتخاب بهترین گزینه بین دو دستگاه کار دشوار است.

طراحی کابین خودرو هیوندا آوانته

طراحی داخلی رنو در زمان ساخت این نسل مگان ، با عناصر مشترک در کلیه محصولات این شرکت اجرا شد. به عنوان مثال ، بین کابین مگان 2003 با لوگان و کیو آن دوره مشترک بسیار مشترک است. داشبورد مگان صاف است و با یک دست قابل کنترل است. کنسول میانی مانند لوگان به صورت عمودی با زاویه ای به سمت پایین سوار می شود و دسترسی به کلیدها به نظر ساده یا ارگونومیک نمی رسد. در میان همکارانش مگان یکی از معدود اتومبیل هایی است که با دکمه شروع روشن است. البته برای شروع موتور ابتدا باید کارت کلید رنو را در شکاف مربوطه وارد کنید. طراحی دریچه های هوا و دکمه های تهویه هوا از سایر قسمت ها جذاب تر است.

"واشر سرسیلندر آوانته"

با توجه تغییرات دمایی،در بلند مدت واشر سرسیلندر آوانته می تواند کیفیت خود را از دست بدهد و به اصطلاح عامیانه،بسوزد.در نتیجه سوختن آن،اتفاقی که می افتد نشتی مایعات به درون سیلندرها می باشد.

در بالای کنسول مرکز نمایشگر کوچکی قرار دارد که اطلاعات لازم را برای مسافران ارسال می کند. فرمان بسیار بزرگ و راحت به نظر می رسد و با روکش چرمی تزئین شده است. طراحی شاخص های پشت آمپلی فایر اسپرت و هیجان انگیز است. با این حال ، نورپردازی سفید آنها در تاریکی شب چندان جذاب به نظر نمی رسد. گیربکس اتوماتیک مگان نیز مانند تندر 90 بسیار طولانی و بسیار بادوام است. اما یکی از جذاب ترین عناصر داخلی مگان ، ترمز دستی است که به کابین خلبان هواپیما شباهت دارد. کمربندهای ایمنی مگان در دو بخش طراحی شده است که در صورت بروز حادثه از محافظت بهتری برای مسافران برخوردار است. اگرچه کیفیت داشبورد مگان نسبت به تندر 90 و سایر اتومبیل های ایرانی برتری دارد ، اما حرف خاصی برای گفتن به رقبا مانند مزدا 3 ندارد.

"تسمه تایم آوانته"

برای اینکه بدانید خودروی شما از انواع تسمه تایم آوانته است یا زنجیر تایم دارد تنها کافی است تا دفترچه ی راهنمای مشتریان خودروی خودرو ی خود را باز کرده چک کنید که آیا کیلومتر تعویض تسمه تایم ذکر شده است یا نه.

طراحی داخلی هیوندای به نمای بیرونی یک خودرو شباهت دارد. به نظر می رسد آوانته یک موجود جداگانه از تاریخچه این شرکت خودروسازی است! در واقع ، در بین تمام محصولات این مارک ، شما هرگز محصولات خام آوانته را نخواهید یافت! طراحی کابین آوانته براساس یک اصل راننده محور است. با وجود این واقعیت که در سالهای اخیر این پروژه توسط تولید کنندگان خودرو از سر گرفته شده است ، در دهه های اخیر برخی از برندها به چنین کابین هایی بسیار علاقه مند بودند.

"توپی سر کمک آوانته"

توپی سرکمک آوانته قطعه ای ساخته شده از آلیاژفلزی با عمر بالا و مقاومت زیاد.

داشبورد آوانته از طراحی عجیب و غریب برخوردار است. کنسول میانی با استفاده از یک روش خمیده به قاب کیلومتر متصل می شود. دریچه های هوایی مرکزی عجیب ترین قسمت طراحی داخلی است که در دو شکل و اندازه هندسی مختلف ساخته شده است!

مشخصات ظاهری مک لارن 720s

پس از عبور از شیشه جلو اتومبیل و سقف خودرو ، ورودی های هوا در اطراف پنجره عقب 720S می شود. این کانال ها هوا را به رادیاتور با دمای بالا خودرو هدایت می کنند تا دمای رادیاتور در حداکثر توان پایین بیاید. قسمت پشتی 720S نسبت به مدلهای قبلی پایین تر است.
در قسمت عقب خودرو بال عقب قرار دارد که بسیار شبیه به مشخصات بال (مشخصات بال از نظر تئوری بهترین حالت آیرودینامیکی است). بال عقب 720S قدرت معکوس را کاهش داده و ثبات خودرو را در سرعت های بالا حفظ می کند. بال عقب این خودرو مجهز به سیستم دینامیکی فعال است. این بدان معناست که در سرعتهای مختلف و در موقعیتهای مختلف باز و بسته می شود و با تغییر زاویه بهترین شرایط آیرودینامیکی را فراهم می کند. به عنوان مثال ، در هنگام ترمز در سرعت های بالا ، بال عقب کاملاً باز می شود ، که نیروی پایین دست را 20٪ افزایش می دهد. این باعث می شود تمایل خودرو به جلو حرکت کند. علاوه بر این ، عملکرد بال عقب خودرو ترمز و پارکینگ را بهبود می بخشد. به عنوان مثال ، با استفاده از این فناوری ، 720S تنها با سرعت 4.6 ثانیه با سرعت 200 کیلومتر در ساعت متوقف می شود.


در بخش دوم ، کانورزانو به بررسی عنصر قدرت در قانون دوم نیوتن می پردازد. مک لارن از موتور 4 لیتری 8 سیلندر دوقلو-توربو 720S 4 لیتری استفاده کرد. با تشکر از 710 اسب بخار موتور حداکثر سرعت خودرو 341 کیلومتر در ساعت را تحمل می کند ، قدرت ناقص موتور به همراه آیرودینامیک چشمگیر 720S دستیابی به سرعت های بالا را ممکن می سازد.

بخش سوم سخنان دکتر کانورزانو همچنان به عنصر سوم قانون دوم نیوتن - جرم - توجه ویژه ای می کند. شاسی و قاب مک لارن 720S از فیبر کربن ساخته شده است. به لطف استفاده از این ماده ، شاسی این وسیله نقلیه به همراه سفتی درست وزن بسیار کمی 102 کیلوگرم دارد. علاوه بر وزن بسیار کم ، استفاده از الیاف کربن در قاب و شاسی خودرو مزایای دیگری نیز دارد ، از جمله ستون های کناری باریک که باعث افزایش منطقه شیشه ای و بهبود دید مسافران می شود. توضیحات دکتر کانورزانو باعث شده است که توجه بیشتری به مهندسی دقیق و پیشرفته اساسی این سوپراسپرت داشته باشیم ، و خاطرنشان کرد: دستیابی به این سطح از موفقیت با تلاش و وقت بسیار حاصل شد.