در بازار ایران ، یکی از محبوب ترین سدان های ورزشی ژاپنی در نسخه جدید ارائه شده است. در این مقاله به ویژگی های میتسوبیشی لنسر خواهیم پرداخت و آنها را با مزدا 3 و تعدادی مدل دیگر مقایسه خواهیم کرد.
میتسوبیشی لنسر شاید جوانترین و محبوب ترین اتومبیل بیست سال پیش باشد. برای نوجوانان مدرن ، ممکن است نام Lancer و به ویژه لنسر اولتیشن چندان معنایی نداشته باشد. اما برای کسانی که در دهه 1960 و قبل از آن متولد شده اند ، این محصول مشابه نیسان GT-R است. برای نسلی که اولین سری بازی های رایانه ای سه بعدی و کنسول های پلی استیشن را آزمایش کرده است ، محصولات میتسوبیشی در نیت فور اسپید و تست درایو بسیار محبوب بودند. شاید در آن زمان خرید یکی از مدل های ورزشی برند ، رویای یک نوجوان بود؛ اما با گذشت سالها از سال 2010 ، زمانها تغییر کرده است و باید تشخیص داد که میتسوبیشی از سایر غول های اتومبیل ژاپنی عقب مانده است.
گروه صنعتی میتسوبیشی موتور در سال 1917 تأسیس شد. پیش از این ، حیاط میتسوبیشی مشهور جهان بود. اما با انتشار اولین اتومبیل خود از مدل A 100 سال پیش ، وی موفق شد اولین اتومبیل صنعتی ژاپنی را به بازار عرضه کند. میتسوبیشی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خودرو در ژاپن در دهه 1970 بود و تا دهه 1990 به رشد خود ادامه داد. این برند الهام بخش سایر تولیدکنندگان خودرو در دو کلاس تجهیزات ورزشی و شاسی است و با مدل های مختلف خود مانند Lancer و پاجرو همچنان در تاریخ صنعت باقی مانده است. فروش میتسوبیشی از دهه 2000 با کاهش روبرو شده است و این شرکت را مجبور می کند تا قبل از پایان سال خطوط تولید خود را در خارج از ژاپن بفروشد و کاملاً از هم پاشیده شود. در سال 2016 ، بیشترین تعداد سهام میتسوبیشی که این شرکت در اختیار داشت به نیسان فروخته شد. با سهم 34 درصدی سهام نیسان-رنو در میتسوبیشی ، قدیمی ترین تولید کننده وسایل نقلیه صنعتی ژاپن به ذهن خود آمد تا خود را از ورشکستگی کامل نجات دهد.
حدود 10-15 سال پیش کالاهای ورزشی میتسوبیشی مشهور جهان بود. لنسر در نسخه های مختلف موجود بود و حتی با نوع اوولوتیشن ، یک مارک برای سوپراسپرت های ایتالیایی بود. اولین میتسوبیشی لنسر در سال 1973 با هدف تولید یک سدان ورزشی کوچک منتشر شد. نام لنسر در زبان انگلیسی به معنای پیشانی است و نشان می دهد که تولیدکننده آن را برای فروش جهانی ساخته است. این محصول چنان موفقیت آمیز بود که در مارک های دادج و دادج کولتنیز در ایالات متحده به فروش رسید. در کل ، پنج نسل لنسر در سال 2017 عرضه شدند و نسل ششم با طراحی کاملاً جدید در سراسر جهان منتشر می شود؛ اما در حال حاضر ، این تنها در چین و تایوان فروخته می شود. با عدم موفقیت نسل قبلی لنسر در بازار جهانی ، مدیران رنو-نیسان کاملاً این پروژه را متوقف کردند و می توان نام لنسر را برای همیشه از خط تولید میتسوبیشی حذف کرد.
در سال های اولیه تولید و در سال 2008 ، بیش از 6 میلیون مدل لنسر در سراسر جهان منتشر شد. اما آخرین نسخه در بازار جهانی به خوبی دریافت نشده است. در هر صورت ، شاهد رونمایی این خودرو با فیس لیفت 2016 در ایران هستیم و امروز فروش اولیه نسخه 1.8 لیتری توسط شرکت آرین موتور به عنوان نماینده رسمی میتسوبیشی در کشور انجام می شود.
ظاهر در طراحی و بدنه
در زمان اوج محصولات میتسوبیشی ، تفاوت اصلی بین لنسر و سایر خودروهای ژاپنی مانند تویوتا کرولا ، یک مدل اسپرت و جوانی در مدل بود. با نگاهی گذرا به ترکیبات اصلی این خودرو در مدل واردات ایران ، ما یک طراحی متوسط و نسبتاً ناکارآمد را در لنسر مشاهده کردیم که خریداران را به خود جلب نمی کند. علاوه بر تولید کننده ، اگر بخواهیم لنسر جدید را با مدل های فعلی هیوندای ورنا و تویوتا کرولا مقایسه کنیم ، و اگرچه زیبایی خاص خود را ارائه می دهد ، اما عقب ماندگی و طراحی قدیمی و قدیمی در این محصول وجود دارد. در واقع ، لنسر فعلی در سال 2007 معرفی شد و در سال 2008 منتشر شد. بنابراین ، 10 سال پس از مفهوم اصلی ، نمی توانید انتظار زیادی از طراحی این محصول داشته باشید.در نمای جلوی ، چراغ های ورزشی لنسر خاموش می شوند ، با کمی انحنای داخل و نزدیک شیشه جلو. به طور کلی ، اندازه لامپ ها در مقایسه با محفظه کوچک است و فضای زیادی را به خود اختصاص نمی دهد. قسمت جلوی پنجره ، گرچه دارای قاب فلزی براق است ، اما کرومی است. این عنصر اضافی ندارد و همراه با پارچه سیاه ماتریوشکا است. سپر لنسر همچنین خطوط حجمی یا پیچیده ای برای هدایت چشم بیننده از هر جهت خاصی ندارد. قسمت نسبتاً بزرگ سپر مربوط به شیشه جلو اتومبیل است و دارای پلاستیک لانه زنبوری است که حس یک ماشین ارزان را به بیننده می بخشد. شاید تنها نکته مثبت و قابل توجه در نمای جلوی لنسر ، وجود چراغ های در حال اجرا در روز با چراغ های مه شکن در هر دو طرف سپر باشد که برای شکل C بسیار جذاب است. جو لنسر ، اما تأثیر زیادی روی بیننده نمی گذارد. حتی لبه هود به شیشه جلو اتومبیل تمدید نمی شود و می توانید خط ناخوشایندی با فاصله قابل توجه بین چراغ ها مشاهده کنید.
از کنار ، دیده می شود ، لنسر جذابیت بیشتری دارد. خطوط روی بدن به موقع و هماهنگ است. در عین حال ، شکل کلی سقف برای هود عقب شگفت انگیز به نظر می رسد. در سال 2016 فیس لیفت که از یک نماینده ایرانی میتسوبیشی در دسترس خواهد بود ، بال عقب به نسخه استاندارد اضافه شده است ، که قبلاً در مدل های ویژه لنسر مانند اوولوتیشن دیدیم ، اما دارندگان نسخه های قدیمی تر این خودرو نیز می توانند در صندوق عقب قرار بگیرند. اضافه کردن. ارتفاع وسیله نقلیه از سطح زمین نسبتاً زیاد است ، که باعث کاهش احساس ورزشی لنسر می شود. حتی چرخ های آلومینیومی 18 اینچی و لاستیک های عرض 215 میلی متر ارتفاع خودرو را تنظیم نمی کنند. از طرف علاوه ، نمای جانبی لنسر یک خط نسبتاً مستقیم است که از زیر چراغهای عقب به چرخ جلو کشیده شده است ، و خط دیگری که به موازات آن بر روی پدالها و مطابق با بیرون زدگی ضربه گیرها قابل مشاهده است. ما یک طراحی ورزشی متوسط داشتیم.
با ورود به سری یک ، هواداران بی ام و را با شما آشنا خواهید کرد. زبان طراحی این سازنده خودرو بیش از ده سال است که در محصولات مختلف مشاهده می شود و با بروزرسانی جدید می توان آن را در مدلهای مدرن سری اول مشاهده کرد. برخلاف بسیاری از اتومبیل های فعلی ، که به دلیل وجود صفحه لمسی در کلیه نسخه های سری اول ، در انواع مختلف با گزینه های مختلف و در کابین با دستگاه های مختلف موجود است؛ تقریباً تمام مدل های این محصول بسیار مشابه هستند.
آنچه بیش از سایر اجزای مختلف ، تفاوت ها و نوآوری ها در کابین سری یک BMWمشخص می شود ، استفاده از صفحه نمایش لمسی 6.5 اینچی بین پایه و داشبورد 8.8 اینچی در مدل قدیمی است که هنگام نصب در یک قاب سیاه سیاه گسترده تر است. . نظرات کمی بیشتر ، BMWبه ترکیب سنتی ابزارهای مختلف توجه دارد. مجرای دوتایی با تنظیمات دستی به رنگ خاکستری تیره و همچنین دکمه های مختلف کنترل سیستم صوتی و تهویه مطبوع در فاصله قابل توجهی در زیر نمایشگر قرار دارند. در شرایط تهویه مطبوع ، هنوز هم یک صفحه سیاه براق با متن دیجیتالی نارنجی وجود دارد که علی رغم ظاهر قدیمی ، هنوز هم از دو دهه قبل جذاب به نظر می رسد و با بقیه اجزا ترکیب می شود. در این بخش کلیدهای دوار که نسبتاً کوچک و ساده هستند در فاصله کمی از فرمان و دسترسی راننده قرار دارند.
در چرخ ، تفاوت قابل توجهی بین سری یک و سایر محصولات بی ام و مانند سری 5 وجود دارد. هیچ اشاره ای به جزئیات چرم و نقره با کیفیت بالا روی فرمان وجود ندارد و یک فرمان پلاستیکی کوچکتر ، احساس تجمل را کاهش می دهد. نشان و شاخ سازنده نمایان تر و گسترده تر شده است. تعداد کمی نمایشگر فوق العاده لوکس در پشت فرمان نیست. در عوض ، یک ترکیب ساده و جامع از دو دایره با یک قاب نقره ای برای سرعت و سرعت موتور وجود دارد. این بخش البته با فناوری های مدرن همراه است که هاچ بک های آسیایی از آن برخوردار نیستند. در قسمت پایین پنل از یک صفحه نمایش کوچکTFT استفاده شده است که به صورت گرافیکی و چشمگیر کار می کند. کمی بالاتر از سیستم سیگنالینگ دیجیتالی است که در کنار قرارگیری سوخت بسیار مناسب و دمای حرکت در پایین پنل های گرد ، نکته ای مثبت در طراحی پشت چرخ است.
برخلاف تصور رایج ، مواد استفاده شده در داشبورد سری یک خیلی خوب نیستند و به خصوص بالا و پایین ، تمام پلاستیک سخت است. از طرف دیگر محصولات فلزی و نقره ای باعث می شوند تا مسافران احساس خوبی داشته باشند و به لطف کار دستی سازنده ، تقریباً در هر مکانی در داشبورد ، تردمیل و بین صندلی های جلو قابل مشاهده هستند. اثاثه یا لوازم داخلی صندلی تفاوت چندانی با سایر محصولات بی ام و ندارد و از چرم های با کیفیت بالا حتی می توان حتی با ترمز پارکینگ دستی نیز از آن لذت برد.
سری اول فضای بسیار مناسبی برای ساکنان و اشیاء دارد. این ماشین برای 4 نفر قد بلند ایده آل است و حتی در ردیف عقب نیز فاصله قابل قبولی بین زانوها تا صندلی جلو و بالای سر تا سقف وجود دارد. به صورت یک دیفرانسیل عقب ، سری یک فضای بین صندلی های عقب را بسیار قابل توجه می کند. با این حال ، به دلیل عرض نسبتاً کمی خودرو ، تصور راحتی برای مسافر پنجم در ردیف عقب غیرممکن است. طراحی بسیار خوبی برای بار در سری بی ام و یک ساخته شد. نگهدارنده بطری مخصوص در محفظه های محصور ، محفظه داشبورد ، طبل دوتایی روی اهرم دنده و حتی بازوی بین صندلی های جلو کارآمد و جادار است.
به طور کلی می توانیم از طراحی داخلی سری بی ام و یک راضی باشیم و این خودرو به دلیل اندازه بدنه در کلاس هاچ بک یکی از بهترین های جهان محسوب می شود. صندوق عقب استاندارد با ظرفیت 360 لیتر است. هنگام نصب صندلی ها ، به 1200 لیتر افزایش می یابد.
درایو و مشخصات
سری اول را می توان با موتورهای مختلف از جمله بنزین و دیزل خریداری کرد. این خودرو همچنین در بازارهای اروپا با گیربکس اتوماتیک یا اتوماتیک و همچنین با سیستم دیفرانسیل عقب یا سیستم محرک تمام چرخ موجود است. طبق قوانین غیرقابل پیش بینی در مورد واردات خودرو به کشور ، شرح مختصری از موتورهای بنزینی در زیر آورده شده است.
ارزانترین نمونه از سری B با موتور بنزینی ، مدل 118i است و در لیست خودروهای قابل واردات نیست. قدرتمند با موتور 1.6 لیتری با دو توربین ، 138 اسب بخار در 4400 دور در دقیقه؛ در همان زمان ، حداکثر گشتاور 220 نیوتن متر را می دهد. چنین محصولی حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت را در 8.5 ثانیه پس از توقف ایجاد می کند و حداکثر سرعت 210 کیلومتر در ساعت را توسعه می دهد میانگین مصرف سوخت بی ام و118i 2017 تقریباً 5.5 لیتر در 100 کیلومتر است. با سرعت ثابت 4.5 لیتر در 100 کیلومتر در بزرگراه و 6.7 لیتر در 100 کیلومتر برای کندتر حرکت ، بنزین استاندارد اروپایی را مصرف می کند.
مدل دیگری از سری اول که با کد 120i شناخته می شود در لیست خودروهای مجاز برای واردات به ایران قرار دارد. این موتور مجهز به موتور چهار سیلندر دو لیتری توئین توربوشارژ است که 184 اسب بخار قدرت تولید می کند. در 5000 دور در دقیقه ، گشتاور 270 نیوتن متر در 1350 دور در دقیقه. بی ام و 120i در 7 ثانیه به 100 کیلومتر در ساعت می رسد و حداکثر سرعت آن 225 کیلومتر در ساعت می رسد.عرفی متوسط مصرف سوخت این مدل از 5/5 تا 6 لیتر در 100 کیلومتر است و بسته به نوع حرکت با سرعت های مختلف ، از 4 مصرف می کند. 7 تا 7.5 لیتر در هر 100 کیلومتر بنزین.
بی ام و 125i مدل دیگری از سری اول است که شرایط ورود به ایران را دارد. این خودرو توسط یک موتور 4 لیتری چهار سیلندر با دو توربین هدایت می شود اما قدرت 224 اسب بخار را توسعه می دهد. در 5200 دور در دقیقه و گشتاور 310 نیوتن متر در 1400 دور در دقیقه. چنین محصولی در 6 ثانیه به حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت و حداکثر سرعت آن 245 کیلومتر در ساعت در حالت ثابت می رسد. متوسط مصرف سوخت بی ام و 125i تقریباً 5.8 لیتر در 100 کیلومتر است. با سرعت ثابت 5 لیتر در 100 کیلومتر و در شرایط شهری حدود 7/5 لیتر در هر 100 کیلومتر بنزین می سوزاند. در زیر می توانید درایو تست این خودرو را در مسیرهای آلمانی ببینید.
جذاب ترین و البته گران قیمت ترین نسخه بی ام و سری یک دارای بسته بندی فنی و امکانات رفاهی سری M است که با نام M140i شناخته می شود و از یک موتور 6 سیلندر دوقلو سیلندر توربوشارژ با 340 اسب بخار بهره می برد. در 500 دور در دقیقه این هاچ بک اسپرت در 4.5 ثانیه به حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت و حداکثر سرعت 250 کیلومتر در ساعت می رسد. بی ام و M140i به طور متوسط 7 لیتر در هر 100 کیلومتر مصرف سوخت را ارائه می دهد. بنزین در هر 100 کیلومتر به ترتیب 5.8 لیتر و 9.5 لیتر با سرعت ثابت در مناطق شهری مصرف می کند.
کیاموترز ، یکی از قدیمی ترین خودروسازان کره جنوبی ، پس از فروش 51 درصد از سهام به پای هیوندا در سال 1998 به شرکت های فرعی هیوندا اضافه شد و فصل جدیدی در محصولات این شرکت ظاهر شد. از آن زمان تاکنون تأثیر این همکاری در طراحی و طبقه بندی محصولات این دو شرکت مشاهده شده است. در این مقاله ، دو مورد از این محصولات را در یک شرکت کره ای مقایسه می کنیم که پس از این انتقال سهم ، در کلاس خود با یکدیگر شریک و رقیب شدند و در ایران نیز در ابتدای عرضه ، آنها یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین خودروهای ایران بودند. ، کیا ریو و هیوندای اکسنت یاverna.
هیوندا اکسنت که با نام ورنا نیز شناخته می شود ، 23 سال در خط تولید هیوندای است و نسل پنجم نیز اخیراً توسط هیوندای معرفی شده است. هیوندا اکسنت، پدر مشهور اکسنت نیز مدت کوتاهی در ایران بود ، تا اینکه در سال 1994 اکسل را با هیوندا اکسنت جایگزین کرد و از مجموعه ای بسیار گسترده تر در بازارهای جهانی برخوردار بود. در آن زمان ، اکسنت با طراحی و آیرودینامیک متنوع ، جایگزینی مناسب برای اکسل بود و در کلاس خود سرآمد بود.
در این مقاله ، نسل اول کیا ریو و نسل دوم هیوندا اکسنت را با هم مقایسه می کنیم که هنوز هم در رده سدان های کوچک در بازار ایران برای بسیاری از افراد موجود در بازار ایران در دسترس است.
کیا ریو با پشتیبانی سایپا که از سال 2005 اقدام به ساخت آن می کند ، بازار ایران را در بازار ایران داشت که با هیوندای ورنا تفاوت دارد ، اما در این مقایسه ما به دنبال خودرویی با گیربکس اتوماتیک ریو هستیم. کیا ریو اتوماتیک نه تنها در مدل شتاب خود ناکام ماند بلکه از لحاظ فروش از ورنا نیز پیشی گرفت. تفنگ کیا ریو از نظر مشخصات کمی با مدل های انتقال آن تفاوت داشت که می توان آن را کیسه هوا راننده ، چراغهای جلو برقی و موارد دیگر نامید. البته سایپا در چند سال گذشته پس از انتشار ، ویژگی هایی مانند ترمزهای ABS را به خودرو اضافه کرده است.
طراحی بیرونی
مقایسه ظاهر دو طرف شاید دشوارترین بخش برای مقایسه این دو خودرو باشد ، زیرا آنها ویژگی های یکسانی دارند و طراحی قدیمی و کسل کننده در خودروهای بازار جدید مشهود است. هیوندای از خطوط تیز و زاویه ای در طراحی ورنا استفاده می کند ، چراغهای جلو کمی بلند و کمی بالاتر از هود است که در چراغهای عقب و نمای عقب کاملاً قابل مشاهده است. چراغ های روشنایی عمودی هستند و به خوبی طراحی شده اند. در سپر عقب یک کشویی مستطیلی کاملاً ساده قرار دارد که بهتر است ، زیرا طراحی عقب باعث شده خودرو کمی تار شود.
از طرف دیگر کیا برای طراحی ریو از خطوط منحنی و خمیده استفاده می کند و یک تخم به اصطلاح تخم مرغ است. از جلو می بینید که این دو اتومبیل دقیقاً دارای مشخصات یکسان و بیشترین شباهت ها در این منطقه هستند. اما از نظر نمای عقب ، کیا ریو از نمای مدرن ورنا نسبتاً متقارن با چراغهای نسبتاً بزرگ برخوردار است که به سمت بالهای عقب امتداد دارد ، به همراه یک جفت چراغ مه در سپر عقب. در حالی که نمای بیرونی کاملاً سلیقه ای است و طراحی هر دو خودرو مطمئناً در مقایسه با اتومبیل های مدرن خسته کننده است ، اما کیا ریو کمی بهتر از ورنا به نظر می رسد.
داخلی و امکانات
در داخل ، ریو و ورنا بسیار شبیه به هم هستند و تقریباً عملکرد مشابهی دارند و طراحی داخلی و رنگ ها تقریباً مشابه هستند. کیفیت مصالح به کار رفته در ساخت داشبورد این دو خودرو نیز در همان سطح قرار دارد ، به طوری که تفاوت چندانی در فضای داخلی این دو خودرو مشاهده نمی کنید.
فضای داخلی کیا ریو چندان جذاب نیست ، شاید به دلیل عدم وجود برخی عملکردها و حذف آن توسط سازنده خودرو ، به عنوان مثال کیسه هوا دانشجویی برداشته شود و به جای آن یک کنسول کوچک اضافه شود که البته کاربردی و زیبایی ندارد. و کیفیت پلاستیک مورد استفاده تفاوت چندانی با پراید ندارد! نبود کارکردهای اساسی به حدی است که حتی فرمان نیز برای راننده قابل تنظیم نیست و فقط برای تنظیم صندلی فقط چند حالت ساده وجود دارد. البته در قسمت عقب فضای کافی برای مسافران وجود دارد.
اکسنت از طرف دیگر دارای داشبورد جذاب تری است زیرا داشبورد ورنا برخلاف ریو ، خطوط و گوشه های شکسته ای ندارد که فضای داخلی ورنا را روشن تر می کند. ویژگی های داخلیHyundaivena کمی بزرگتر از کیا ریو است ، به عنوان مثال ، دو کیسه هوا مسافر جلو و ترمزهای ABS و EBD برای امنیت بیشتر وجود دارد و احساس ریو را کاملاً خالی می کند. صندلی مخصوص ساق پا برای مسافران عقب ورنا به اندازه ریو مناسب است.
به طور کلی ، این دو خودرو از نظر داخلی تفاوت چندانی ندارند و ورنا تنها از نظر طراحی و امکانات از نظر کمی برتر است.
مشخصات و لذت رانندگی
در این بخش چیز خاصی برای گفتن یا مقایسه وجود ندارد ، زیرا هر دو از یک موتور چهار سیلندر 1500 سی سی تغذیه می شوند. ببینید ، هر دو موتور بسیار شبیه به هم هستند و فقط ریو چندین اسب بخار تولید می کند که چنین اثر قابل توجهی ندارد. از نظر وزن ، کیا ریو حدود 100 کیلوگرم از ورنا سنگین تر است و این باعث افزایش بیشتر سرعت ورنا می شودHyundaiverna تقریباً 1010 کیلوگرم وزن دارد و کاملاً با گیربکس و گیربکس اتوماتیک سازگار است. گیربکس 4 سرعته اتوماتیک در هر دو خودرو یکسان است و گیربکس از نظر گیربکس همخوانی زیادی دارد. یکی از ویژگی های این گیربکس آور درایو است که در آن زمان مشکل اصلی بود. آور درایو یک ویژگی مفید است که برای کاهش سرعت موتور در سرعت های بالا مورد استفاده قرار می گیرد ، بنابراین اگر این گیربکس با سرعت 80 کیلومتر در ساعت در 4000 دور در دقیقه کار کند ، آور درایو سرعت موتور را به عنوان دنده پنجم مجازی کاهش می دهد. به 2000 دور در دقیقه کاهش می یابد ، مصرف سوخت کاهش می یابد ، سر و صدای موتور کاهش می یابد و سایش کاهش می یابد.
نتیجه گیری
از همان ابتدای مقاله تأکید کردیم که در بیشتر موارد این دو اتومبیل مشابه هستند ، بنابراین نتیجه گیری و انتخاب بهترین گزینه بین دو دستگاه کار دشوار است.
البته در فیس لیفت 407 که در سال 2009 آماده ورود به بازار جهانی است ، تنها تغییراتی که در نمای جلوی خودرو ایجاد شده است ، وجود خطوط کرومی افقی و عمودی روی شیشه جلو است که نه تنها خاص نیستند بلکه زیبایی را به خودرو اضافه می کنند ، بلکه اغراق آمیز نیز می کنند. ابعاد شیشه جلو اتومبیل توجه بیشتری را به بیننده جلب می کند و باعث می شود بیننده احساس کند که نمای جلوی خودرو فقط در این بخش ارائه شده است!
وی به دلیل سبک زیبا ، شیک و اسپرت و همچنین از کارآیی و انعطاف پذیری وی در جاده ها و همچنین تاریخ طولانی و موفقیت آمیز سری پژو 4 که با مدل 401 در سال 1934 آغاز شد ، مورد ستایش قرار گرفت.
این ماشین از فولاد ویژه ای که براساس سفارشی سازی ، حجم و کارایی طراحی شده است ، معرفی کرد. پژو طرح 407 خود را بر اساس ارزیابی مسابقات اتومبیلرانی مشتریان کلیدی بنا کرد: ترکیبی از فناوری با سادگی و رانندگی نفس گیر.
یکی از اصلی ترین جاذبه های 407 ظاهر گربه ای آن با شیشه شیشه ای تهاجمی ، کج ، کج ، انتهای عقب سفت و لاستیک های گسترده است که به آن یک شخصیت منحصر به فرد می بخشد. طراحی بی نظیر جلوی اتومبیل با ورودی هوا که کاملاً با مشخصات فنی و طراحی منحصر به فرد در هم آمیخته است ، تصویری پویا از 407 به شما می دهد.
ویژگی های دینامیکی ، از جمله انعطاف پذیری در جاده ، نتیجه پیشرفت های فنی است که هم برای رانندگی و هم برای فرمان مفید است.
همچنین مدل 407 کوپه آخرین مدل 407 است که به بازار عرضه شده است.
این خودرو جدید با ظاهری براق و جذاب ، به دلیل انعطاف پذیری فوق العاده در جاده ، الگویی برای گرند تورر مدرن است.
در ایران مقرر شد سالن 407 با موتور بنزینی 2 لیتری در گیربکس های مختلف اتوماتیک و گیربکس راه اندازی شود.
از نظر برتر بودن در استفاده ، این ماشین به طور معمول از ایمنی بالا ، رانندگی فعال و راحتی بسیار بالا برخوردار است. مطابق با نیاز مشتری ، پژو با افزایش موقعیت خود ، تعداد درخواست ها را افزایش داده است.
تجهیزات جدید مانند سنسور درایو جلویی باعث شده است تا در دنیای خودرو به دلیل سهولت در استفاده و استفاده پویا ، آن را مشهور کند.
در سراسر جهان ، این اتومبیل با موتورهای چهار و شش سیلندر جدیدترین فناوری موجود را نشان می دهد. به طور خاص ، مدل های دیزلیHDi ، محبوب ترین موتور در سری 407 ، به دلیل توانایی 407 در رقابت با ناوگان پرسرعت 2007 ، در آلمان معرفی شدند.
در سال 2007 ، مدل 407 با موتور 2 لیتریHDiFEP جایزهDEKRA را برای بهترین خودرو وارداتی با کمترین آسیب ، تا 50،000 کیلومتر ، با نشان دادن کیفیت عالی و قابلیت اطمینان دریافت کرد.